هوش شناختی- قسمت دوم

امروز راجع به بستر مناسب برای رشد کودک صحبت می کنیم . یعنی فضا و رفتار با کودک و فضایی که بازی باید در آن انجام بگیرد. فضای مناسب زمینه ساز هوش کودک است ولی باهوش شدن کودک فقط از طریق بازی ممکن است.
***
در ابتدای این جلسه توضیح کوتاهی در مورد مراحل رشد داده شد که می توانید به این جلسه رجوع کنید.
***
فقط در 6 سال اول زندگی است که بچه توانایی یادگیری و عقلش با هم روی یک منحنی نیستند. توانایی یادگیریش در اوج است و عقلش خیلی از آن پایینتر است. برای همین این مدت بسیار مهم است و والدین برای پر کردن فاصله بین توانایی یادگیری وعقل باید مدام حضور داشته باشند و کودک را حمایت کنند. کمک نکنید فقط حمایت کنید. کمک مانع رشد تواناییها می شود. محیط رشد کودک مثل سفره غذا می ماند. ما باید سفره غذا را متنوع نگه داریم بچه با توجه به میلش می آید و آن چیزی را که در آن لحظه برای رشدش لازم دارد ،برمی دارد. زیر 6 سال سن درس دادن و نوشتن و آموزش اعداد نیست. در این سن باید همه چیز به شکل آموزش غیر مستقیم باشد. ته دلتان نخواهید که بچه زیر 6 سال نوشتن یاد بگیرد. - اگر جایی بچه کوچکی چیزی بنویسد و شما ذوق کنید، خواه ناخواه بچه تان را هدایت می کنید به این سمت . خواسته ها و واکنشهای ما کودک ما را می سازند. برای همین مهم است که ما چه می خواهیم و می خواهیم که کودکمان چگونه باشد. بچه هر لحظه در حال آموختن است و حتی یک لحظه دست از آموختن بر نمی دارد.
***
به خودتان رجوع کنید. ته دلتان از بچه تان چه می خواهید؟ یک کودک معمولی یا یک کودک برجسته؟ هر کدام را که بخواهید یک بها و یک نتیجه دارد. بهایش را شما و کودک شما باید بپردازید. اما انسان معمولی است که انسان خوشبختی است. برجسته بودن خوشبختی و سعادت نمی آورد. برجسته بودن در هر جنبه ای باعث حماقت می شود. ( ناهماهنگی در چرخه هوش متعادل). تمام ادیان الهی آمده اند تا ما را به معمولی بودن دعوت کنند.معمولی بودن به معنی بی سواد یا فقیر بودن نیست. معمولی یعنی من با انسانهای دیگر متفاوت نیستم. من معمولی ام شاید پولدار باشم ، شاید یک پروفسور باشم اما در درونم معمولیم. معمولی بودن یک حس درونی است و جلوه بیرون ندارد.
***
بچه های زیر 6 سال هیچ کلاسی نباید بروند. در 3 سالگی بعد از تکمیل زبان مادری بچه ها می توانند زبان دوم را شروع کنند اما به صورت شنیداری. ( بچه ها باید زبان را از منشا اصلی بشنوند. ) مثل کارتونهای انگلیسی یا برنامه های آموزشی . برای هیچکدام اینها بچه را مجبور نکنید.
***
عوامل بازدارنده و تقویت کننده هوش :

1- اولین و مهمترین عامل امنیت کودک است. کودکی که در یک محیط ناامن زندگی می کند باهوش نخواهد شد. باهوش شدن کودک، لازمه اش داشتن یک خانواده نسبتا آرام است که در آن بچه احساس امنیت کند. وقتی محیط ناامن است اولین چیزی که در ذهن کودک شکل می گیرد قلعه تنهاییش است.

2- آموزش مستقیم ، یاد دادن و تاکید بر حفظ کردن عامل بازدارنده و یادگیری ، تجربه و آموزش غیر مستقیم عامل تقویت کننده است.

3- توجه به نتیجه و ندیده گرفتن تلاش کودک عامل بازدارنده و توجه به تلاش کودک ، فرآیند و بی توجهی به نتیجه یک عامل تقویت کننده است.

4- بی توجهی به تلاش و تحقیر کودک در شکست عامل بازدارنده و توجه به تلاش و حمایت در شکست عامل تقویت کننده است. در جامعه شناسی شکست مهمتر از موفقیت است. بگذارید بچه ها شکست بخورند و در وقت شکست حمایتشان کنید. تشویق کودک مال هنگامیست که اعتماد به نفس کودک دارد تمام می شود. در آن هنگام وارد شوید و روحیه بدهید. تشویق مال وقت کم آوردن است.

5- نظم و نظافت به عنوان یک ارزش بازدارنده است. نظم و نظافت را به یک احساس خوشایند تبدیل کنید. سرحال نظافت کنید. از تمیزی لذت ببرید.

6- تفکر رقابت و شوق مسابقه بازدارنده است. مسابقه یعنی رابطه برنده - بازنده. هر مسابقه یک بازنده دارد. در هر مسابقه یکی شکست می خورد.احساس باخت ، احساس بسیار بدی است. سازگاری با محیط یعنی رابطه برنده - برنده. رابطه برنده - برنده رابطه ایست که همه به خواسته هایشان برسند. ( با برنامه ریزی) لازم نیست کسی ببازد تا من برنده شوم. تفکر همکاری، عامل تقویت کننده است.

7- رفتارهای بزرگسالانه و جدی بودن بچه ها عامل بازدارنده است.منظور بچه هایست که متناسب با سنشان عمل نمی کنند ، تحرک ندارند و حرفهای قلمبه سلمبه می زنند و بزرگترها خیلی ذوق می کنند. این رفتارها را تشویق نکنید. اینها را در بچه تقویت نکنید. شوخ طبعی و رفتار کودکانه عامل تقویت کننده است. سعی کنید خودتان هم گاهی این رفتارهای کودکانه را داشته باشید. کار کوچک کودکانه دلیل ندارد. عقل تاییدش نمی کند. همین کار کودکانه است. بچه ها عقل و آبرو ندارند. برای همراهی با آنها عقل و آبرو را تعطیل کنید.به چه دردی می خورند این دو تا؟ به هیچ دردی! ( تمرین عملی بسیار مفرح این بخش تمرین زبان درازی بود که واقعا خیلی خندیدیم ) همه ما شوخ طبعی و رفتارهای بی منطق را لازم داریم. لحظات کودکانه داشته باشید.

8- استفاده از ذهنیتهای ژورنالیستی و پراکنده یک عامل بازدارنده است. دانش سطحی و مراجعه به حرف دیگران و شنیده های غیر علمی مضر است. باید وقت بگذاریم. آگاهی و دانائیمان را بالا ببریم. برای تربیت کودکتان ساختار داشته باشید. منابع را مطالعه کنید و برای زندگی خودتان، خودتان نتیجه گیری کنیم. به "مردم میگن" کاری نداشته باشید. به این نتیجه برسید که " من می گم! چون من دانشم را بالا بردم و برای تربیت بچه ام چهارچوب دارم." اگر بخواهیم خوب زندگی کنیم و به بچه هایمان یاد بدهیم که خوب زندگی کنند ، باید رشد کنیم. به نظریه شخصی خودتان برسید.

9- توضیح کلامی پدیده ها و محدود کردن فضای بازی ، محدود کننده است. آشنایی با بازی کودکان و غنی کردن فضای بازی عامل تقویت کننده است.

هوش شناختی - قسمت دوم - مخصوص بچه ها - از سری هوش متعادل - مدرس آقای سلطانی
خلاصه نویسی: خانم شین

کتاب معرفی شده در این جلسه : "الگوی کودک سالم"/ براساس دیدگاههای آلپورت،فرانکل،فروم،راجرز و مازلو/ تهیه شده در موسسه پژوهشی کودکان دنیا / نشر قطره

پ.ن. برای دوستانی که در همدان زندگی می کنند : فردا آقای سلطانی از ساعت 9 صبح تا 1 بعد از ظهر در سالن اداره ارشاد سخنرانی دارند. موضوع سخنرانی "بازی و هوش متعادل" است.

Popular posts from this blog

روز بیست و ششم : به غول چراغ جادو بگویید

◽️اگر جنگ خوب بود…

معنای هشتم: پنجشنبه‌ها